هنر های تجسمی به چه معناست ؟
در لغت انگلیسی به آن
visual arts نیز گفته می شود. هنر های تجسمی اینگونه تعریف می شود که :
به دسته ای از هنر ها که وقتی به آن ها نگاه می کنیم چشم ما تحریک شود. از ویژگی های هنر های تجسمی انعطاف پذیری، دیده شدن و قابلیت تجسم می باشد.
نمونه هایی از هنر در گروه هنر های تجسمی نقاشی، طراحی گرافیک، معماری، مجسمه سازی و ... می باشد. به اصطلاح به هنرمندانی که در این رشته فعالیت و مهارت داشتند، هنرمند تجسمی می گفتند. هنگامی که هنر عکاسی ابداع شد و در پیرو پیشرفت روز به روز تکنولوژی؛ ذهن های خلاق، خلاق تر شدند و روش های گوناگونی برای علم هنر شکوفا شد. پس عکاسی نیز جزئی از هنر هاس تجسمی به حساب می آید.
اگر قصد دارید از نزدیک هنر های تجسمی را احساس و لمس کنید، بهترین مکان ها نمایشگاه ها، موزه ها، گالری ها و ... می باشند.
هنر های تجسمی مانند هنر مجری گری می باشد با این فرق که شما در خلق اثر خود با مخاطب ارتباط پیدا کرده اما یک مجری با خلق کلمات خوب این ارتباط را پیدا می کند.
برای مثال هنگامی که شما به بیت شعر از مولانا می خوانید یک برداشتی دارید و هنگامی که شخص دیگری همان شعر را بخواند برداشت خود را دارد که جفت آن ها درست است؛ این هنر نیز همان طور است هنگامی که افراد با سنین مختلف با آثاری از هنر های تجسمی رو به رو می شوند هر کدام برداشت خود را دارند که بیشتر آن ها نیز درست است.
مبانی هنر های تجسمی چیست ؟
مهم ترین اصل در مبانی هنر های تجسمی درک کردن زبان هنر و فهم اثر های هنر می باشد.حال برای درک و فهم آن می توانید به کتاب هایی مراجعه کنید که افراد اهل هنر های تجسمی به شما پیشنهاد می کنند و یا به کلاس های آموزشی دسته ای از هنر های تجسمی که دوست دارید بروید. یکی از مهم ترین نیاز ها که می تواند آرامش برای انسان به ارمغان بیاورد، ارتباط با محیط اطراف و انسان های دیگر است. در نتیجه برای برقرار کردن ارتباط، شما به زبان احتیاج دارید و برای انتقال درست مفاهیم شما باید آن را یاد بگیرید. هنگامی که مفاهیم را درست انتقال دهید میتوانید ارتباط شیرین و جذابی با دیگران داشته باشید؛ که دقیقا هنر نیز همین است شما تنها احتیاج دارید که یاد بگیرید چگونه مفاهیم را به شیوه درست انتقال دهید. خیالتان راحت هیچ کسی از بدو تولد یک هنرمند نیست. اما همه می توانند هنرمند شوند.
برای درک هنر های تجسمی شما احتیاج دارید در ابتدا عناصر هنری را درک و تحلیل کنید. پس شما اولین قدمتان این باشد که زبان هنر را یاد بگیرید. در یادگیری زبانی مثل زبان انگلیسی عضو اصلی یادگیری شما زبان است اما در هنر های تجسمی عضو درگیر و اصلی چشم می باشد که نقش مهمی در یادگیری شما ایفا می کند. یکی از خصلت های دیگر هنر های تجسمی این است که می توانیم درک بهتری نسبت به دنیای اطرافمان پیدا کنیم.
نگاهی به عناصر و نیرو های مهم و بصری در هنر های تجسمی
1. خط، سطح، رنگ، شکل، بافت، اندازه، تیرگی و روشنی، مربوط به بخش فیزیکی و قابل لمس هنرهای تجسمی می شوند.
2. تعادل، هماهنگی، تناسب، کنتراست از مواردی می باشند که قابل لمس نبوده و حاصل تجربه هنرمند می باشند. این عناصر موجب استحکام هنر تجسمی می شوند.
در دیدن و نگاه کردن تفاوت هایی وجود دارد
شاید دقت کرده باشید که برخی افراد هنگامی که به یک اثر هنری نگاه می کنند، ممکن است ساعت ها به آن خیره شوند و برعکس برخی افراد با نگاهی سریع از کنار یک اثر هنری بگذرند. دیدن یک عکس العمل طبیعی و خدادادی است که همه افراد با مواجه شدن با انعکاس نور واکنش نشان می دهند. در دیدن قوه ادراک نقشی ندارد و عضو بینایی درگیر می شود. برخی افراد دیگر به علت جلوه های بصری، رنگ و زیبایی یک اثر است آن را می بینند که در این مورد هم منظور اصلی هنرمند درک نخواهد شد. اما نگاه کردن عملی با اراده و با هدف است. در نگاه کردن به روابطی که میان اجزای مختلف آن اثر وجود دارد نیز دقت می شود و منظور از این روابط، درک منظور هنرمند است.
کادر در هنر های تجسمی به چه معناست ؟
چارچوب یک اتاق را در نظر بگیرید که وسایلی در آن اتاق قرار دارند. کادر آن چارچوب است و وسایل، اثر تجسمی هنرمند هستند. معمولا دو دلیل دارد وجود کادر :
1. بین محدوده داخلی اثر و کادر یک ارتباط منطقی ایجاد می کند
2. انرژی های بصری خارج از کادر را مهار و کنترل کرده تا به داخل اثر نفوذ نکنند.
پیروز و سربلند باشید.